در این روزگار که بحران، دامان اقتصاد اروپا را گرفته است و مردمان قاره سبز برای دوری از دغدغه های یورو به مستطیل سبز دل بسته اند و یورو 2012 که دیگر هم آنچنان مثل گذشته ها چنگی به دل نمی زند...بین خودمان بماند که با همه بی روحی اش هنوز هم تیکی تاکای اسپانیای بحران زده که درخواست وام می دهد می ارزد به بازی های...بگذریم...
اما در اینجا...در ایران...که نرخ تورمش بالای 20است و مردم می نالند از قیمت نان و گوشت و مرغ و تخم مرغ و...
ولی هنوز هم مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد...رضا امیرخانی در "داستان سیستان" بارها گفت این جمله را و به من بارها ثابت شده است که : " مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد"
آخرین باری که این جمله به من ثابت شد دیروز بود در مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام در دانشگاهمان...
از آدم هایی که آمده بودند...همان مردمی که نالان اند از تورم...همان مردمی که 30 سال و اندی است که تحریم اند و آثارش را دیده اند و هنوز فلج نشده اند...همان جوانانی که در دانشگاه با چشم و ابرو به هم نشانشان می دهیم به نشانه سند زنده تهاجم فرهنگی...همان استادی که دلگیر می شویم از رفتار و کردارش...
بارها به خود نهیب زده ام و باز هم می زنم که :" بشر...بنده شناس دیگری است"
و حالا به مخالفان و معاندان و منافقان هشدار می دهم که :" ادعای بیشماری تان می شود؟ هیهات...که مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد...اگر، هم دانشگاهی من بدحجاب است، مخالف نیست...آنقدر حرمت سرش می شود که حداقل روز تشییع شهدای گمنام موهایش را بپوشاند...هم دانشگاهی من فقط کاهل است و راه را کمی بیراه رفته وگرنه مخالف نیست...
شما بیشمار نیستید...اگر هم وطن من قیمت نان را زیاد می داند و نگران گرانی هاست، معاند نیست...فقط رفاه بیشتر می طلبد و این به معنای برانداز بودن نیست...رفاه بیشتر را در چارچوب همین نظام می خواهد...
شما بیشمار نیستید چون ملت ایران در هیچ چارچوبی نمی گنجد...
- ۲۰ نظر
- ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۳۶