بیا دل به دریا بزن شک نکن سرانجام این رود مرداب نیست...
یک هفته دیگر باز هم نوبت امتحان است! امتحانی که هم خواص و هم عوام پیش رو دارند...
در این فرجه های قبل از امتحان کم ندیدیم جبهه و گروه و عمار و خود عمار بین و محور وحدت و خود محور وحدت بین!!!
ما در این زمان بیش از هر چیز بصیرت می خواهیم و لازم داریم آن را...بصیرتی که خود بزرگ بینی در آن نباشد که حضرت ماه گفت :" آفت بصیرت خود بزرگ بینی است".
امروز روز هر چند نفر جبهه و گروه ساخته اند...متحد و پایداری و ایستادگی و فلان و بهمان و نوبر آنها هم همان جبهه سه نفره منتقدین دولت که نامش را گذاشته اند "صدای ملت"!!! بوی همان نامه بدون سلام 88 می دهد این عنوان صدای ملت!!!
بگذریم از این گزافه ها...
دشمن اصلی پیش روست نه در میان ما! به قول حسین قدیانی ملت فقط دو جبهه می بیند: جبهه انقلاب و جبهه نظام سلطه! الحق که همین است...
دوستان عزیز و محترم اصول گرا خیالتان بابت اصلاح طلبان و فتنه گران راحت شده است که دست روی ضعف های یکدیگر گذاشته اید و روز به روز پررنگ ترشان می کنید؟
خدا را سپاس و شکر که آنقدر این جماعت خوار و زبون شده اند که در معادلات جایشان نمی دهید ولی به آن جبهه نگاه کنید...دندان های از غضب فشرده شده شان را نمی بینید؟ نکنید کاری که خنده مستانه سر دهند از این آتشی که ... خدا نکند دامان اصول گرایی را بگیرد...
مگر همه شما در جبهه انقلاب نیستید؟ شعاع اصول گرایی را گسترش دهید نه اینکه یکدیگر را از دایره آن بیرون کنید...
نقد کنید ولی نفی نه! کدام ما خطا نداشته ایم؟ کداممان بیراه نرفته ایم؟
خوبی ها و بدی هایتان را در کفه ترازو بگذارید و به جای اشخاص، اعمال را قیاس کنید...خود را بهتر از هم ندانید...عملکردها را بسنجید...
از این همه جبهه و گروه چه عایدتان می شود؟ اختلاف سلیقه دارید؛ درست! اما نتیجه افراط و تفریط های اصلاح طلبان را و آتشی که به جانشان افتاد را برای خود نخرید...نه مردم قسم یاد کرده اند که تا آخر دنیا به شما رای بدهند و نه خدا آیه نازل کرده که ضمانت می کند بقای شما را...
مردم مجلسی می خواهند اصول گرا...اصول گرایی که خدمت به مردم را وظیفه بداند و تکلیف! که تکلیف بالاتر است از وظیفه...
مجلسی که نیاز مردم را بداند و رنج هایش را ...مجلسی که لازم بداند بر خود که شبانه روز خدمت کند نه اینکه فرار کند از طرح نظارت بر خودش...
مجلسی که از کانون قدرت و ثروت فاصله داشته باشد نه اینکه در آغوش آن جا خوش کند و خدمت را فدای قدرت کند...
مجلسی که ولایت پذیر باشد...که در عمل و نه در حرف...که من هم خودم را سرباز حضرت ماه می دانم ولی آیا واقعا به وقت ضرورت سر و جان می بازم برای حضرت ماه؟!
دیده ایم خواست های "آقا" را که بر زمین مانده اند و ولایت پذیری آقایان گوش فلک را پر کرده...
مجلسی می خواهیم که دردش، درد مردم باشد و کمک دست قوای دیگر باشد نه اینکه مدام دعوای جناحی و خصومت های بعضا شخصی ببینیم از آنها...
مجلسی که وقتی آقا خواهش گونه می گوید:" یاری کنید دولت را که همه بار اجرا بر دوش اوست " کودکانه لجبازی نکند و به حرمت ولایت و ادعای ولایت پذیریشان اندکی بیش از این تعامل داشته باشند که همه یک هدف دارند:" خدمت برای عدالت و پیشرفت"
و بدانید که مردم منتظر نمی مانند دعواهای شما تمام شود...وحدت پیدا کنید و نکنید آنها خود گلچین می کنند خواه متحد، خواه پایداری، و یا خواه این گروه های دیگر...
مردم عملکردهایتان را قیاس می کنند و دعواهای شما خسته شان می کند... باز هم به قول حسین قدیانی:
" آقایان! من کوچک ترین افسر جنگ نرم خامنه ای ام. اگر کمتر به سر و کله هم بپرید، به ما بچه بسیجی ها رحم کرده اید تا بلکه بتوانیم با دشمن اصل کاری، با فراغ بال بجنگیم. بسته است دعوای شما، دست و پای ما را. دعوای شما دارد روی مخ همه ما راه می رود. خجالت از ما نمی کشید، از خون شهدا شرم کنید!"
و اما ما مردم ...
دنیا چشم دوخته است به اینکه ما این بار چه می کنیم؟ دندان تیز کرده است برای غفلت من و تو...
چشم باز کنیم و بهترین ها را به خانه خودمان "خانه ملت" بفرستیم...
نیاید روزی که توبه کنیم از رأی های خود...
12 اسفند را من و تو می سازیم...مجلس نهم و خوب و بدش را انتخاب امروز ما رقم می زند...
دنیا به این انتخاب چشم دوخته است...حضور من و تو دشمن را زبون تر از قبل می کند..بسم الله...
نخواه گرمی خواب چشم کسی بذاره که بیداری یادت بره
یه باری از امروز رو دوشته که واسش یه عمره زمین می خوری
همه منتظر تا ببینن کجا تو از جاده عشق دل میبری
ولی ایستادن فقط کار ماست ما که قصه مون قصه خواب نیست
بیا دل به دریا بزن شک نکن سرانجام این رود مرداب نیست
- ۹۰/۱۲/۰۴
ولادت ابا المهدی علیه السلام را به شما تبریک میگویم....