جمهوری اسلامی...جمهوری مظلوم اسلامی...
بسم رب الشهدا و الصدیقین...
نمی خواهم شیرینی حضور امروز را تلخ کنم...حضور امروز که فریضه بود بر امت اسلامی...مثل صیام رمضان...رمضان ِ تابستان ِ سوزان ِ امسال...اما شیطان بر سر کوبید از این همه بندگی امت...زبان عطشان روزه داران، امروز متبرک شد به ذکر برائت از ظلم...متبرک شد به ذکر دفاع از مظلوم...
هنگام خطبه ها وقتی که امام جمعه ی شهرمان به تقوای الهی سفارشمان کرد، کسی گفت همه ی این ها که آمده اند تقوا داشته اند دیگر...اول خنده ام گرفت...توجیهش هم گرمای هوا بود و کسانی که هر روز می بیندشان به روزه خواری...به ترک شعائر الهی...راست هم می گفت...شاید...
در راه برگشت مردی بود به سن ِ شاید پدرم...نه، جوان تر از پدرم بود...از کنارش می گذشتم که گفت : این بیچاره ها رو به زور آوردنشون اینجا، تو این گرما!
اول عصبانی شدم، بعد دلم گرفت، یادم به جمله ی سید شهیدان اهل قلم آمد که :" در جمهوری اسلامی، مظلوم تر از حزب الهی نیست!"
نیک که بنگری راست می گوید...اما من می گویم در جمهوری اسلامی مظلوم تر از رهبرش نیست!حتی تر در جمهوری اسلامی، مظلوم تر از خود جمهوری اسلامی نیست!!!
جمهوری مظلوم اسلامی...
اگر می گویم جمهوری ِ مظلوم ِ اسلامی، اگر می گویم رهبر ِ مظلوم ِ جمهوری ِ اسلامی و اگر می گویم امت ِ حزب الله ِ مظلوم ِجمهوری ِ اسلامی دلیل دارم...
در نظامی که رسانه اش، رسانه ی ملی اش!!! خواسته یا ناخواسته تبر به دست گرفته برای زدن ریشه اسلامیتش!
اگر می گویم تبر به دست گرفته تا ریشه اسلامیت نظام را بزند نمی خواهم بر طریق افراط قدم بردارم و یا توهین و تهمتی به آن ها بزنم...اما در جمهوری اسلامی، سر سوزنی بی تدبیری جفاست در حق این نظام...و من ِ شهروند جمهوری اسلامی این جفا را می بینم...این بی تدبیری ها را...
دو نمونه! فقط دو نمونه اش اینست:
اگر می بینیم که در ماه صیام عده ای، پا بر روی فرایض می گذارند و واجب خدا را زمین گذاشته اند به هر دلیلی و از خدایشان هیچ پروایی ندارند...می گویم به هر دلیلی، چون قبل ترها یادم هست اگر هر کسی عذری داشت و روزه نمی گرفت حداقل امساک می کرد و حالا ...
هر کس بر هر صراطی که اراده کرد، می رود، اما، وظیفه ی ما امر به معروف که هست!!! در جمهوری اسلامی تبعا یکی از روش های امر به معروف بهره گیری از رسانه اش است...دریغ که این رسانه حداقل ۵ سال است که در سریال های مناسبتی اش بوی شهر خدا نپیچیده است! آخرینش به گمانم صاحبدلان بود و اغماء!
شاهکار امسال هم که مادرانه است! دختر ِ دبیرستانی که هر سرنوشتی هم نویسنده برایش بخواهد رقم بزند نمی ارزد به آموزش روش های مختلف اهانت به پدر و باج گیری!
صدا و سیما دانشگاه است دیگر...مگر نه؟!
مادرانه ای که حتی حاج ثانی و خانواده ی مریم زمان با این همه اغراق، تطهیرش نمی کند! حتی اگر پدر مریم راضی باشد از او به خاطر اینکه به حرمت پدر از دل خود می گذرد! دو حد یک آستانه را نمایاندن روش خوبی برای آموزش نیست در این دانشگاه!
شاهکار دیگرش اینکه در فیلم دیگرش به مناسبت شب های قدر، منت گذاشته اند که رمضان است و یکی از شخصیت ها در توجیه حال بد و علت دمغی اش می گوید روزه ام!
بله...روزه که راه حلم آموزیست و صبر، می شود علت دمغی!
ناز شست رسانه ملی این دانشگاه عمومی!
و اما نمونه دوم!
سال هاست عادتمان شده که نزدیک ۲۲ بهمن و انتخابات، بدحجاب ها می شوند ویترین رسانه ی ملی برای دعوت به حضور!
یا للعجب!
هیچ توجیهی از مسئولان رسانه ی ملی قابل پذیرش نیست چون هدف وسیله را توجیه نمی کند!
شاهکار جدید رسانه ی ملی این بود که هر روز ِ بعد از شب های قدر در خبر سراسری این مراسم را پوشش می داد و این بد که نیست خیلی هم خوب است...اما...مراسم احیای مختلط را نشان دادن خوب نیست...حضور بدحجاب ها را نشان دادن خوب نیست...مصاحبه با آنان نتیجه اش نمی شود ترغیب هم مسلکان آنان به حفظ حجاب و اجرای شعائر الهی...نتیجه اش یک کلمه است! یک کلمه ی وحشتناک! : " سکولاریزاسیون نظام اسلامی "!!!
راه فرهنگ سازی اسلامی این نیست...به مقدساتتان قسم، این راهش نیست...
اگر این راهش باشد، ساپورت پوشان ِ این روزهای خیابان های شهرم فردا می شوند ویترین رسانه ی جمهوری اسلامی!
نُؤمِنُ بِبَعضٍ و نَکفُرُ بِبَعضٍ ۱ نشویم! اسلام چارچوب مشخصی دارد...اگر فرد بدحجاب دعا می خواند، برای خدا خوانده...قبول...اما حساب بدحجابی اش سر جاست! قبول دارم بنده شناس دیگری ست و من هم مسئول قبولی اعمال بنده های خدا نیستم...اما وظیفه ما زنده نگه داشتن شعائر الهی ست...بفهمید...این راهش نیست!
ما غفلت کردیم و غفلت، بیش از این، نتیجه اش نسلی می شود که تا ثریا اعتقاداتش کج می رود...
در جمهوری اسلامی، مظلوم تر از نظامش نیست!!!
----------------------------------------------------------
۱. سوره مبارکه نساء آیه ۱۵۰
پ.ن:
فکر می کنم این پی نوشت ضروری باشه...این پست حداقل یکی از مخاطبان وبلاگ رو به اشتباه انداخت و بعید نیست که بقیه هم دچار سوء تفاهم بشن...از صحبت من در مورد نشان دادن تصاویر خانم های بدحجاب در صدا و سیما سوء برداشت نشه...من موافق بگیر و ببند و یا ممنوعیت حضور اونها در محافل مذهبی و...نیستم...هر چند موافق نوع پوشش اونها هم نیستم...ولی ضرب و زور چاره ساز نیست! رفتار اسلامی هم اجازه ی این رو به ما نمیده که از در خانه ی خدا اونها رو برونیم و منظور من هم برخورد ناشایست و خلاف رأفت اسلامی نبوده و نیست...رابطه ی هرکس با خدا مربوط به خودش هست ( هر چند که اثرات اجتماعی هم داره) ولی لا اکراه فی الدین...
خاطره ای هم یادم هست از خود آقا، که جوانی با لباس نامتعارف ( عین عبارت پوستین وارونه هست) در صف نماز جماعتی که ایشون اقامه می کردند بوده و اطرافیان برخورد بدی با این جوان می کنند و آقا نهی می کنه...من هم مرید همچون مرادی هستم...پس من رو متهم به تند روی نکنید چون به عمرم یادم نمیاد به کسی به خاطر همچین مواردی غضب کرده باشم..نگرانی من از اینه که رسانه قدرت باب کردن خیلی چیزها رو داره....نه تنها صدا و سیمای خود ما، که هر رسانه ای...مثالش همین مصرف گرایی این روزهای ما مردم است! پس می تواند باب شود که دعا و نماز بخوان اما هر پوششی می خواهی داشته باش...لذت و شهوت را برانگیز اما ...
شکی در رحمانیت خدا نیست...بخشش ما هم دست خداست...هر کس در خانه ی خدا را بزند صاحب خانه خود اوست و نه من...
حرف من قدرت بُرد رسانه است...
- ۹۲/۰۵/۱۱
حرف و بحث در مورد رسانه اونم از نوع ملیش زیاده. انشاالله فرصتی باشه صحبت میکنیم.
موقع عیدی گرفتن یاد ما هم باشید.
یا حق