سوره تماشا

سوره تماشا

"سوره تماشا" در 88 تلخ و شیرین متولد شد...
نامی که وام گرفته ام آن را از شعر "سهراب سپهری" و
همینطور سوره ای که هرگاه دلتنگ می شوم مرهمی ست بر زخم های دلم...
عقیده ام این است که از آغاز خلقت تا به امروز هر یک از ما وظیفه ای داریم و تکلیفی...
و تکلیف بالاتر از وظیفه است...
و آرزویم این است که فرزند زمان خویش باشم
و حالا که در سال های پر حادثه نبوده ام...
و از حضور در حماسه های سرخ دین و میهنم بی نصیب...
حداقل زمینه ساز آینده سبز موعود باشم...

تا ظهور خورشید سرباز حضرت ماه هستیم...
لبیک یا خامنه ای...

"ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین..."

هوا بس ناجوانمردانه سرد است...اما...

سه شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۰، ۰۲:۰۴ ب.ظ

هوا بس ناجوانمردانه سرد است...اما...

این روزها هوای سرد دی ماه رو بذار کنار اتفاق هایی که همین گوشه و کنار و تو دنیا می افته ...اون وقت می بینی که هوا بس ناجوانمردانه سرد است...خیلی سردتر از  سوز زمستان...

این روزها از کوچکترین مسائل گرفته تا بغرنج ترین اونها، تماما آزاردهنده هستند!

چند روز پیش بانک رفته بودم و از کارمند محترم!!!! خواستم که تقاضام رو انجام بده...ولی انگار نه انگار! همون لحظه دختر خانمی اومد که آرایش و لباس نامناسبی داشت...گل از گل کارمند شکفت!! و به سرعت درخواستش رو انجام داد! در حالی که من هنوز منتظر بودم! آیا امروزه ملاک برتری و احترام متفاوت شده؟! پوشش چادر من چرا باید تو ذوق این جماعت بزنه؟ جز اینه که دارم دستور خدا و سفارش اولیایش را انجام میدم؟!! یا مثلا تو اتوبوس که به خونه میرفتم دختری با پوشش نامناسب شدیدا از سوی پسری محترم شمرده شد و من چهار شاخ مونده بودم که : یاللعجب! این دیگه چه اوضاعیه؟!!! البته بدتر از چیزی که نوشتم بود، باقی قضیه رو باید سانسور کنم!!!!

یک روز  دیگه می شنوی فلانی دوست دختر یا دوست پسر داره!! هرچی میگی : " نه بابا! این بشر اصلا گروه خونیش به این چیزا نمی خوره! اینکه همش دم از اسلام و ایمان و حسین و رهبر می زنه!!!" تا با چشم خودت می بینی که ای دل غافل!

هوا بس ناجوانمردانه سرد است...

طرف هی میگه " عشق"! با خودت خیال می کنی عجب فرهادیه در دوران معاصر!!! غافل از اینکه امروز عشق هم معنای خودش رو از دست داده...عشق پوششی است برای هوی و هوسهای شیطانی و غرایز حیوانی!

گذشته از این خرده زشتی های جامعه که بیش از این هستند و مجال و اخلاق، اجازه گفتن بیش از این نمی دهد...

و اما هنوز هم هوا بس ناجوانمردانه سرد است...

آزاردهنده نیست بعد از آشوب های 88 و کلی مطالبه مردم و فریاد اعتراض در 9 دی با کلی تأخیر و پس از گذشت 2 سال فائزه به دادگاه برود و دست آخر این حکم ناچیز؟!!

هان ای قوه قاضی عدالت خواه! خدایی ناکرده نمی خواهید بگویید که احترام خاندان هاشمی واجب تر شده است از مجازات اردوکشان خیابان؟!! واجب تر از اقامه عدل؟!!!

اگر اینطور است همان بهتر که مهدی برنمی گردد و بر نمی گردانندش هم!!!

هوا بس ناجوانمردانه سرد است...

بحرین بحرانی تر از همیشه و یمن مظلوم تر از قبل و سوریه در آتش فتنه دشمن می سوزد...

به این عکس آقا نگاه کنید:

                                           

هفته قبل در نشست اندیشه راهبردی است...

جز غم و اندوه و آثار گریه های شبانه چیز دیگری می بینید؟

اگر این فتنه ها و بدی ها و تلخی ها نشانه آخرالزمان نیست پس چیست؟!

پس چرا بهجت عارفان گفت من تاب فتنه های آخرالزمان را ندارم؟

یعنی اوضاع از این بدتر هم می شود؟ از این بدتر؟

هوا بس ناجوانمردانه سرد است... اما...

اما خدا خود وعده داده به پایان شیرین این تلخی ها!

و سید علی خود گفت که تحقق کامل وعده الهی نزدیک است...جوانان باید آماده حوادث بزرگ شوند...

جنبش 99 درصدی وال استریت در قلب آمریکا و بیداری اسلامی در خاورمیانه...معنای دیگری هم می دهد؟!!!

                                         

سید علی دیروز گفت که ما در دوران بدر و خیبریم نه شعب ابیطالب!

و این یعنی بهار در راه است...و تحقق کامل وعده الهی نزدیک...انشاالله

ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین...

                          

  • سرباز حضرت ماه

نظرات (۷)

برای همچین اتفاقاتی بنده فقط یه تعبیر دارم:
در سرزمینی که سایه ی انسان های کوچک، بزرگ می شود ....

آفتاب در حال غروب است.....
پس با این حساب میشه گفت:
الیس بصبح قریب؟؟؟
سلام خواهر جان!
پست قشنگتون رو که خوندم یه شعری اومد تو ذهنم... و به طور اتفاقی تو اخرین پست وبلاگم نوشتمش... بیاید بخونیدش.
سید علی جان! چه بغض می کنی آقا خدا مرا بکشد/ بگو سبک میشوی آخر چه غصه ای داری؟...

+باید خلیل بود و به یار اعتماد داشت
گاهی بهشت در دل آتش نهفته است

در پناه حضرت ماه
وقتی متن و خوندم به خودم خندیدم.......راستش بیان اینجوری واقعا بزرگی میخوادمطمئناحضرت ماه چنین سربازانی میخواهدو واقعا که سرباز واقعی حضرت ماه هستین ....قبل از اینکه به وبلاگ شما سر بزنم رفتم سایت مشرق ببینم تودنیا چی میگذره خبراول مشرق این بود ترور دانشمند هسته ای جلوی دانشگاه تهران"با چنین مضمونی"شایدمن نتونم بیان کنم که ارزش این ترور برای دشمن ونبودن این دانشمند برای وطن یعنی چه؟؟؟ولی تا این خبر رو دیدم یه داغ تازه وعمیقی بردلم نشست,دیشب هم ساعت حدودا19بود که زیر نویس شبکه ی خبر این بود"اسرائیل قدس را به عنوان پایتخت خود اعلام کرده"....
پس انشاا... ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا ونصرناعلی القوم الکافرین "التماس دعا


سلام
باید بگم که من لایق این تعریف شما نیستم. ممنون از لطفتون.
هر لاله ای که به خاک می افته ما رو به حقانیت راهی که انتخاب کردیم مطمئن تر می کنه و البته مصمم تر و مسئول تر.
دل قوی دارید که سحر نزدیک است انشاا...
سرباز حضرت ماه!
کف دستات رو نگاه کن!
اگه که یه جای کوچولو برای یه تیکه ذغال گداخته داری،نگهش دار
اگه تمام کف دستت سوخته، همچنان نگهش دار
اگه این ذغال از دستت بیفته خاموش نمیشه، بلکه ممکنه خیلی چیزا رو آتیش بزنه
این فقط به دست یه نفر خاموش میشه
یه نفر قراره بیاد که درد خیلیهارو ساکت کنه...
بذار وقتی میخوای بری به استقبال با دست پر! بری...
اون موقع با افتخار میتونی بگی:
((اقای من!
من ایمانم رو به چیزی نفروختم!
و با غرور کف دستای سوخته رو نشون بدی و بگی:
این هم نشونش...))

اما کدی که رهبری دیروز دادند رو که یادت هست؟
اینم بی ربط به مسئله ای که شما دغدغشرو دارید نیست...

«وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآواکُمْ وَ أَیدَکُمْ بِنَصْرِهِ...؛ به خاطر بیاورید هنگامی که شما گروهی کوچک و اندک و ضعیف، در روی زمین بودید، آن چنان که می‎ترسیدید مردم شما را بربایند، ولی خدا شما را پناه داد و یاری کرد...»انفال/26

شان آیه: پیروزی در جنگ بدر


امیدوارم که این بنده حقیر سراپا تقصیر لایق سربازی حضرت ماه باشم.من شاگرد این مکتب هم نمیشم و نهایت آرزوم اینه که سر و جان ببازم در رکاب ماه و خورشید...تنها می تونم از خدا بخوام:
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب
که دوران آخرالزمان لغزش ها و ریزش ها زیاد میشن و ماندن بر ایمان سخت!
انشاالله که همه ما در پناه لطف الهی ثابت قدم بمانیم و وقت ظهور اگر لیاقت حضور داشتیم اون حضرت رو انکار نکنیم.
  • حاج رضوان
  • سلام
    وبلاگ پرمحتوایی دارید...
    آپم
    لطفا به ما سر بزنید
    www.naslejavane90.mihanblog.com
    سلام
    سید علی دیروز گفت که ما در دوران بدر و خیبریم نه شعب ابیطالب!
    این یعنی هوا اینقدرها هم ناجوانمراده سرد نیست. البته قبول دارم خیلی ها دوست دارن دما رو به زیر صفر برسونن ولی نترس گرمش می کنیم.
    سپاه پیامبر اسلام با "صبر و ایستادگی" بود که سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح کرد و با وجود "قلت نفرات و ابزار" پشت دشمن به ظاهر شکست ناپذیر را خرد کرد.


    سلام.ممنون از حضورتون
    سید علی دیروز گفت که ما در دوران بدر و خیبریم نه شعب ابیطالب!و این یعنی بهار در راه است...و تحقق کامل وعده الهی نزدیک...انشاالله
    در مورد سوالتون: اینقدرا که شما می گید خوب نمی نویسم.شما لطف دارین.بعدش هم دانشگاهمون کمی ناامید کننده است!!!
    ممنون از اطلاع رسانی تون خواهر!
    در پناه حضرت حق


    وظیفه بود!!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی