جرقه در انبار باروت! می فهمی باراک؟!
بسم الله القاصم الجبارین...
این روزها برای نوشتن پست جدید، نه وقت داشتم و نه حوصله!
اما...اما، انگار، خودشان هم این شوخی احمقانه شان را زیادی جدی گرفته اند! مثل فیلم سینمایی، تعلیق هم چاشنی اش می کنند! مدام روز و زمان و لحظه تعیین می کنند! از محدودیت و شسته رفته بودنش دم می زنند!
نمی شود این روزها، اخبار را دنبال کرد و ننوشت!
بیش از دو سال است که مردم مظلوم و مقاوم سوریه در آتشی که تکفیری ها و سران مرتجع عرب و استکبار به پا کرده اند می سوزند...
سوریه ی تنهای مقاوم...
سوریه ای که به جرم مقاومت تهدید به حمله هم می شود!
نمی دانم این همه بلاهت، سفاهت، حماقت را یک جا از کجا آورده اند؟!
معنای جرقه در انبار باروت آنقدرها هم سخت نیست! خودشان را به نفهمی زده اند!
پایان این تهدید روشن است...
اگر سخنان امام ما و به قول خودشان رهبر عالی ایران را که می گوید دخالتشان در منطقه جرقه در انبار باروت است را نمی خواهند بفهمند...این سخن از مولای ما، حیدر کرار را بشنوند...پدر همان موعودی که خداوند وعده داده و إنَّ اللهَ لا یُخلِفُ المیعاد...
"چون رعد ترسانیدند و چون برق درخشیده،از جا پریدند؛ با این همه واپس خزیدند! و لیکن ما چون رعد نمی ترسانیم، مگر اینکه عمل کنیم و هرگز نمی باریم، مگر اینکه سیل سازیم..."
- ۹۲/۰۶/۱۰
ممنون از حضورتان
موفق و موید باشید